زبانحال مسلم بن عقیل علیهالسلام قبل از شهادت
کوفیان شعله به قـلب و دل شیدا مزنید آتش کـیـنه به هر خـیـمۀ صحرا مزنید کوفیان همسفـر محـنت و غـمها نشوید نقـش انـدوه به قـلـب و دل شـیدا مزنید کوفیان بیعت خود از چه چنین میشکنید رخنه بر کشتی جا مانده به دریا مزنید کوفیان یکـسـره تا آتـش دوزخ نـرویـد بیوفـایی مکـنـید اینهمه در جـا مزنید کوفیان از چه درِ خـانۀ خود میبـنـدید طعنه بر بیکسی عـتـرت طاهـا مزنید کوفیان مَرکب انـدوه و بلا زین مکـنید بر رکاب سـتـم و ظـلـم چـنین پا مزنید کـوفـیان اهـل حـریـم نـبـوی چون آیـند شـرر کـیـنـه به آرامـش دلهـا مـزنـیـد کـوفـیان از سـرِ بـام سـتـم خـانـۀ خـود سنگ بر نور دل حضرت زهرا مزنید کوفیان هر چه که خواهید مرا سنگ زنید لیک سنگی به سر زینب کـبری مزنید کوفیان شرم و حیا را به تمامی مبـرید پـارۀ آتـش خـود را به سـرِ مـا مـزنـید کوفیان از سـرِ بـامـم به زمـین انـدازید به اسـیـران حـرم نـعـره و آوا مـزنـیـد کوفیان گر سـر نـیـزه سـرِ یـارم دیـدید تهمت خارجی این گونه به مولا مزنید کـوفـیـان شـهـرۀ نـامـردی عـالم نشوید این هـمه تـیـر جـفـا بر من تنهـا مـزنید کوفیان هرچه که تیر است به سویم بزنید جـانب مـحـرم ما تـیـر تـمـاشـا مـزنـید |